بانوی عاشورایی
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
یکشنبه 96/11/01
… وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا
… و به پدر و مادر نيكى كنيد! هرگاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو! 23
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا (24)
و بالهاى تواضع خويش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همان گونه كه آنها مرا در كوچكى تربيت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده!» 24 آیات 23 و 24 سورة مبارکه إسراء
… إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ
… تنها صاحبان انديشه متذكّر مى شوند 19
وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ
و آنها كه پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار ميدارند; و از پروردگارشان مى ترسند; و از بدى حساب (روز قيامت) بيم دارند… 21
… أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ
… پايان نيك سراى ديگر، از آن آنهاست 22
وَالَّذِينَ… وَيَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ
آنها كه … و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مى كنند، و در روى زمين فساد مى نمايند، لعنت براى آنهاست; و بدى (و مجازات) سراى آخرت! 25 آیات 19 و 21 و 22 و 25 سوره مبارکه رعد
چند سئوال تکان دهنده که جواب آن را از منظر دیگر بررسی می کنیم
چرا خانه های سالمندان روزبروز پرتر می شود؟
چرا دیگرکسی نمی خواهد مادر و پدر پیر و خویشاوندش را نگهدارد؟
چرا روزبروز صله رحم کم رنگتر می شود؟
چرا پرستاری از سالمند و بیماران خویشاوند و همسایگان و دوستان ارزش محسوب نمی شود؟
چرا؟ و چرا؟ وچرا؟ جوابی به همه این چرا ها
...
باید روز پرستار در درجه اول شامل پرستاران خویشاوند و بی حقوق شود.
روزپرستار در درجه اول روز پرستارانی است که پرستار خویشاوندان بیمارو سالمندشان هستند.
چرا فقط از پرستارانی تجلیل می شود که در مقابل پرستاریشان از دولت حقوق می گیرند چرا پرستاران بی جیره و مواجب خویشاوند در خانواده ها که پرستاری را نه به عنوان شغل بلکه به عنوان وظیفه انسانی و شرعی خود می دانند و هم با تمام وجود از خویشاوندان خود پرستاری می کنند و هم از پول و امکانات و خانه خودشان در راه بیمار و سالمند مایه می گذارند و در خانه بیرون به تمام کارهای بیمارو سالمند می پردازند تجلیل نمی شود؟
داشتن پدر و مادر سالمند آنهم در تنهایی
تا کسی پدرو مادر پیر و مریضی نداشته باشد هرگز معنای این آیه را درک نخواهد کرد مخصوصا که مسئولیت پدر و مادر فقط به او سپرده باشد و تک فرزند باشد آیه ای که از قصورهایی که در باره پدرو مادرم مخصوصا مادرم کرده ام آتش عذاب وجدان به جانم افکنده و هر کار ثوابی می کنم کفاره آن قرار می دهم نگهداری ازسالمندان و بیماران ازیک طرف نعمت و سعادت بی پایانی است برای کسیکه وظیفه شناس باشد و عذاب و درد است برای کسیکه نتواند به انجام برساند.
پرستاری ازبیماران و سالمندان که به عنوان شغل و وظیفه درمقابل پول این کار را انجام می دهد که بسیارارزشمند است که باعث شده درتجلیل ازاین قشر روزی درنظرگرفته شود.
پس مقام آن پرستاری که بر بالین بیمارش و سالمند خویشاوند با عشق و با نگاه محبت دستهای او را بوسه زند و پاک کردن لباس آلوده اورا با شوق انجام دهد و دعای خیر بشنود که چند وقت درهای فیض الهی بازمی شود یکی هم زمانی که فرزندان بروی پدرو مادر نگاه می کنند چقدر بزرگ است.
پرستاری ازبیماران و سالمندان مخصوصا خویشاوند عبادتی است بی همتا خودم در این پرستاری ها گاه آنچنان حالات خوبی داشتم و احساس کرده ام درهای فیض الهی برویم بازمی شود حالات خوشی که هیچ مانندی ندارد
سالمندان و بیماران درخدمت جامعه
اطرافیان خیال نکنند بیماران و سالمندان سربار هستند آنان ازهر جهت مایه برکت و پیشرفت هستند دعای آنان برکتی بی پایان و درس های آنان به نوه ها و کوچکترها ارزشمندترین آموزشها است
اما افسوس و هزاران افسوس که جامعه توفیق این عبادات را ازمردم گرفته است
و سالمندان و بیماران که ارزشمندترین افراد هستند و باید توقیر شوند در گوشه های خانه ها تک و تنها یا گوشه خانه های سالمندان چشم براه تک و تنها دور ازعزیزانشان جان می دهند.
کوچکتر ها هم در تنهایی درگیر هزاران ناراحتی های روحی و روانی افسردگیها هستند و هزاران دام ازاعتیاد و… در انتظارآنان است و هزاران ناله و نفرین سالمندان و بیماران تک افتاده بدرقه راهشان است.
مردم نمی دانند پرستاری از یک بیمار چه ارزشی دارد.
لزوم در اولویت قرار دادن تجلیل از پرستاران خویشاوند و بدون حقوق در روزپرستار
حضرت زینب سلام الله علیها نمونه ای ازپرستارخویشاوند بودند.
عجیب است حضرت زینب سلام اللله علیها پرستار خویشاوند و بدون حقوق بود و درروزپرستار اول باید پرستارانی همانند ایشان مورد تجلیل قرارگیرند بعد نوبت به پرستارانی برسد که به عنوان شغل پرستاری می کنند
آری برای اسلامی کردن کشور حتی اعلام روزپرستارمان درمیلاد حضرت زینب سلام الله نباید به پیروی ازالگوهای غرب فقط روزپرستار را مختص پرستاران حقوق بگیر بدانیم در حالیکه زینب کبری سلام الله علیها پرستار کودکان برادر بود
چرا فرزندان و کوچکترها مایل به نگهداری افراد سالمند و بیمارخود نیستند؟
حال جواب این چرا ها بدست می آید آری درکشور اسلامی پرستاری صادقانه ازخویشاوندان همراه با خرج کردن پول ازجیب خود هیچ ارزشی که ندارد بلکه مجازات دارد و مجازات آنهم کمتر از زندان و بازجویی و محاکمه نیست و اصولا همه جامعه دست بدست می دهند تا اگر کسی هم برخلاف عرف بخواهد به سنت صله رحم و وظیفه شرعیش عمل کند نه تنها کمکش نمی کنند که بدترین بلاها و شکنجه ها و تهمت ها را به سرش می آوردند که مجبور شود بخاطر حفظ جان و رهایی از صدمات پرستاری از خویشاوندانش را رها کند.
در جامعه کم نیستد افرادی که دلسوزانه پرستار والدین و خویشاوندانشان هستند کم نیستند زنان فداکاری که پرستاری والدین شوهران را بعهده دارند اما اگر ظالمان و جانیانی نباشند که به آنها ظلم کنند حداقل چون سودی برایشان ندارد مجبورند رها کنند.
اگر این روند ظالمانه و نا آگاهانه ادامه یابد دیگر فرزندی ختی اگر دلش هم بخواهد قادر نخواهد بود از پدر و مادرش پرستاری کند و کم کم خانواده ها از هم دور تر خواهند شد
بیماران و سالمندان ارزشمندترین رحمت و نعمت های الهی هستند
اگر ما به اسلام بازگردیم در حالیکه همین سالمندانی که مایه دردسر و مزاحمت خانواده ها هستند و ایام پیری را درغم و غصه و تنهایی و فقر بسرمی کنند و یا درخانه های سالمندان و بهزیستی ها چشم براه جان می دهند خود ارزشمندترین سرمایه های اجتماع هستند
پیری و سالمندی و نیازسالمند و بیمار یکی ازارزشمند ترین نعمات و برکاتی است که خداوند ارزانی افراد جوان کرده است که باعث می کند اینان دلبسته کوچکترها شوند.
چه خوب است پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ بر بالای خانه بنشینند و فرزندان و نوه ها گرداگرد او باشند و مانند گلی معطر او را ببویند و ازتجربیات و قصه های ارزشمند خانواده بهره مند شوند.
نگهداری ازسالمند ارزشمندترین کلاس درس است که دیگران بهره مند می شوند چه عبادتی پرثوابتر از این نگهداری ها و چه جهادی ارزشمند تر
آری کوچکتر ها در پناه بزرگترها دیگر بزه کار نمی شوند در جامعه رها نمی شوند .
چهارشنبه 96/08/17
باید اربعین را نماد بیان الگوی زینبی برای زنان دانست و گفت: زیبایی استقامت و صبر بی نظیر حضرت زینب (سلام الله) بهترین درس در طول تاریخ و در طول مبارزات و مقاومتهایی است که زنان داشتهاند.
حضرت زینب (سلام الله) خود این مسیر را انتخاب کردند و در حالی که بدن پاره پاره عزیزان شان را میدیدند اما فرمودند: ما رایت الا جمیلا، یعنی به این درجه از صبر و استقامت و پایداری رسیدند، به نظرم تمسک زنان به حضرت زینب (سلام الله) و پیروی از ایشان از مسائلی است که میتواند الگویی برای زنان ما باشد به ویژه در ایام پیاده روی اربعین که یاد امام حسین (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله) در آن زنده است.
جمعه 96/07/28
پس از حادثه كربلا وقتي زن و فرزندان شهدا را، به همراه حضرت زينب به اسارت به نزد عبيدالله بن زياد بردند، او كه خود را پيروز اين نبرد مي ديد، براي اينكه زخم زباني به اهل بيت امام حسين ـ عليه السّلام ـ بزند رو به حضرت زينب ـ سلام اللّه عليها ـ كرد و گفت: خدا را شكر مي كنيم كه او شما را رسوا كرد و تكذيب نمود. حضرت هم در پاسخ، اين جمله معروف خود را به زبان آوردند كه « والله ما رأيت الا جميلاً»: آن چه براي ما اتفاق افتاد رسوايي نبود بلكه همه زيبا بود و در ادامه هم فرمودند: شهداي كربلا كساني بودند كه خداوند، شهادت را براي آنها انتخاب كرده بود، و در روز قيامت، تو را به همراه آن ها در يك جا جمع كند تا هر كدام دليل خود را بياوريد، و آن وقت خواهي ديد كه چه كسي پيروز است.
به طور كلي انسانهايي كه به روز قيامت اعتقاد ندارند و به دنبال پول و ثروت و مقام هستند و به دستورات خداوند گوش فرا نمي دهند، گمان مي كنند كه پيروزي، در زنده بودن و رسيدن به پول و مقام است، به همين دليل هم بود كه، ابن زياد خود را پيروز مي ديد چون توانسته بود امام حسين ـ عليه السّلام ـ و يارانش را به شهادت رسانده و اموالشان را غارت كند. امّا غافل از اين كه، پيروزي و رسيدن به سعادت در نزد خداوند، انجام دادن دستوراتي است كه او براي ما انسانها معين فرموده، و هر كس از آن دستورات سرپيچي كند، در واقع شكست خورده، اگرچه به ثروت و مقامي هم برسد. در اين ميان، امام حسين ـ عليه السّلام ـ و اصحاب او بودند كه به فرمان الهي گوش فرا داده و به وظيفه اي كه برعهده آنها گذاشته شده بود به خوبي عمل نمودند، پس آنها بودند كه به پيروزي و سعادت رسيدند و مشخص است كه هيچ چيزي براي آنها شيرين تر و گواراتر و زيباتر از عمل به وظايف الهي نبود، و لذا حضرت زينب ـ سلام اللّه عليها ـ همه آنچه را كه اتفاق افتاده بود را زيبا دانستند چون تك تك وظايف خود را كه خداوند برعهده آنها نهاده بود، به بهترين وجه انجام دادند.
مي توان اين مسئله را به صورت ديگري نيز بررسي و تحلیل نمود به اين طریق كه: امام حسين ـ عليه السّلام ـ و اصحاب ايشان و نيز حضرت زينب، خداي متعال را در همه چيز و همه جا مي ديدند يعني در هر اتفاقي كه براي آنها رخ مي داد، خدا را در آن اتفاق و حادثه با چشم دل مشاهده مي كردند و فرقي هم نمي كرد كه آن اتفاق، آسان و خوشايند باشد يا سخت و مصيبت بار، ولي چون هدف خدا بود و در سختيها هم، خدا را مشاهده مي كردند و خود را به او نزديك مي ديدند، اين سختيها نيز براي آنها زيبا و گوارا بود و لذا حضرت فرمود همه آن مصيبت ها و حادثه هاي تلخ براي ما زيبا بود. هر چه در عالم رخ می دهد تحقق آیات الهی و قوانین اوست . هر که از او تبعیت کند عزیز است ولو این که ظاهرا شکست بخورد و زیر دست و پا بیفتد و هر که نافرمانی او کند ذلیل است اگر چه صاحب مال و مقام باشد. پس به طور خلاصه بايد بگوييم كه هر كس كاري را به عنوان و ظيفه انجام دهد و يا در آن كار و يا اتفاق فقط خدا را مورد نظر داشته باشد آن كار و اتفاق براي او شيرين و زيباست و اين معنا و تفسير همان جمله معروف حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ است.
منابع جهت مطالعه بيشتر: حماسه حسيني، شهيد مطهري، انتشارات صدرا.امام سجاد (خطاب به حضرت زينب ـ سلام اللّه عليها ـ): تو بحمدالله، عالمي هستي كه معلمي نداشته اي (يعني علم تو علمي است كه از جانب خدا به تو عنايت شده است). الاحتجاج، طبرسي، ج 2، ص 305، نشر مرتضي، مشهد